محل تبلیغات شما

بررسی ماجرای عاشقانه بهرام پسر آهو خانم

آیا بهرام عاشق هما زندی شده بود؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

چه کسی دل بهرام» را برده است؟

بررسی رابطه بینامتنی رمان شوهر آهو خانم» و داستانگرداب» اثر صادق هدایت

بر اساس سه رویکرد روانشناسی، نشانه شناسی و بینامتنیت

فاطمه گلستانه*                                                                          25/6/1397

چکیده

یکی از شاهکارهای ادبیات ایران یعنی رمان شوهر آهو خانم که توسط علیمحمد افغانی در سال 1340 منتشر گردید، از نادرترین نمونه هایی است که دارای زیر ساختی ژرف میباشد و لایه‌های روانشناسی آن عمدتاً مبتنی بر نظریات زیگموند فروید است. نویسنده در ساختن و پرداختن نثر کتاب و برای انتقال هر چه بهتر پیامهایش از اصول نشانه‌شناسی به خوبی بهره برده است. جنبه معماگونه و هرمنوتیک داستان نیز به حدی چشمگیر است که خواننده را به چندباره خوانی کتاب وادار میسازد. علیمحمد افغانی پاسخ همه چیزهایی را که ظاهراً در کتاب خود بدون جواب رها کرده است به خوبی داده است اما خواننده برای درک آنها ناچار است که نه تنها رمان شوهرآهو خانم بلکه کتابهای زیگموند فروید و آثار صادق هدایت را نیز دوباره خوانی کند تا پاسخ سوالات خویش را بر اساس نشانه‌های مشترکی که در آنها وجوددارد، بیابد. به همین منظور در این مقاله، پژوهشگر برای یافتن پاسخ این سوال که آیا بهرام» پسر آهو خانم» عاشق هما زندی» شده است یا نه، یکی از آثار صادق هدایت به نام گرداب را انتخاب کرده تا بر اساس آن و رابطه بینامتنی که با شوهر آهو خانم دارد پاسخ مناسب را دریابد. البته در پاسخ به این سوال از روانشناسی و نشانه شناسی نیز استفاده خواهد شد.

کلید واژه‌ها: علیمحمد افغانی، شوهر آهو خانم، صادق هدایت، بینامتنیت، نشانه‌شناسی، روانشناسی، زیگموند فروید.

1. مقدمه

صادق هدایت، پدر داستان‌نویسی نوین ایران، در  ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در شهر تهران متولد و در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰در پاریس درگذشت.  هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. با اینکه بسیاری از دوستان هدایت عضو حزب توده بودند اما او هرگز به حزب توده نپیوست.

علی‌محمد افغانی نویسنده مشهور ایرانی در 11 دی 1303 در شهر کرمانشاه متولد شده است. وى تحصیلات متوسطه را در کرمانشاه گذرانده سپس براى ادامه تحصیل به تهران رفته و وارد دانشکده افسرى می‌شود. در آنجا موفق به اخذ بورس براى تحصیل در آمریکا می‌گردد و در سال ۱۳۳۳ حین بازگشت از آمریکا به دلیل عضویت در حزب توده، دستگیر و به زندان قصر منتقل می‌شود.

شوهر آهو خانم یکی از آثار ارزشمند ادبیات پارسی و اولین اثر علی محمد افغانی است که در زندان نوشته می‌شود. این کتاب در سال 1340 به عنوان کتاب برگزیدة سال انتخاب شده و به غمنامه زن ایرانی» شهره می‌گردد. در نگاه اول، رمان شوهر آهو خانم یک اثر معمولی به نظر میرسد، اما پس از خواندن دوباره آن، لایه‌های عمقی و ژرف‌تر آن آشکار می‌گردد. از جمله لایه‌هایی که پس از مطالعة دوباره، بر خوانندة اهل فن آشکار می‌شود همان روابط بینامتنی است که منابعِ موردِ استفاده نویسنده را به وی نشان می‌دهد. کسانی که آثار صادق هدایت را خوانده باشند، پس از خواندن این کتاب به اقتباسات اساسی افغانی از آثار هدایت پی خواهند برد. میزان این اقتباسات به اندازه‌ای است که خواننده مطمئن می‌گردد که این برداشتهای ادبی، اتفاقی و ناآگاهانه نبوده است.

صادق هدایت به عنوان یکی از پیشگامان داستان نویسی نوین، همواره مورد توجه نویسندگان ایرانی بوده است و پس از گذشت سالها هنوز آثارش مورد اقتباس دیگران قرار میگیرد. علیمحمد افغانی نیز به عنوان اولین رمان‌نویس برجسته ایران و یکی از هم‌عصران متأخر صادق هدایت، نمی‌توانسته است به این پیشکسوت ادبی بی‌توجه باشد؛ همانطور که خود او از صادق هدایت به عنوان یکی از نویسندگان مورد علاقه‌اش نام برده است.

 

هدف از انجام این پژوهش بررسی بینامتنیت رمان شوهر آهو خانم  با داستان کوتاه  گرداب میباشدتا بر این اساس بتواند برای یکی از معماهای بی پاسخ داستان شوهر آهو خانم، پاسخی مناسب بیابد. البته برای پاسخ‌دهی به این معما از روش نشانه شناسی و روانشناسی نیز بهره گرفته میشود. موضوع مورد نظر در قالب دو سوال زیر مطرح میشود؟

  • بهرام» عاشق چه کسی شده است؟
  • آیا او نیز دلباخته هما زندی»  شده است؟

2. پیشینه

درباره رمان شوهر آهو خانم، کتابها و مقالات بسیاری منتشر شده است که از میان آنها، فقط مقالات زیر، آن را از نظر بینامتنیت، مورد بررسی قرار داده و درصدد مقایسه و کشف ارتباط آن، با آثار هنرمندان دیگر برآمده‌‌اند:

  • ·         ناصر نیکو بخت، غلامحسین غلامحسین زاده، کبری روشنفکر و حنان محمدموسی طاحون (1392): سیمای زن در رمان شوهر آهو خانم و الثلاثیه». مقایسه نقش زن ایرانی و مصری در خانواده.
  • ·         معصومه محمدنژاد (1393): سیّد میران و شیخ صنعان مریدان راه عشق». بررسی بینامتنیت و وجوه مشترک این دو داستان.
  • ·         فاطمه گلستانه (1396): شوهر آهو خانم و اقتباس از کتاب وغ وغ ساهاب». بررسی بینامتنیت و اقتباس علیمحمد افغانی از قضیة انتقام آرتیست» اثر صادق هدایت، بر اساس دیدگاه ژرار ژنت.
  • ·         فاطمه گلستانه (1397): بررسی حضور داستانشنگول و منگول» و شنل قرمزی» در رمان شوهر آهو خانم»». بررسی حضور فابلهای مشهور ایران و جهان بر اساس کهن الگوی کارل گوستاو یونگ.
  • ·         فاطمه گلستانه (1397): تجلی رباعیات خیام در رمان شوهر آهو خانم». بررسی بینامتنیت و حضور اشعار و افکار خیام در رمان شوهر آهو خانم، بر اساس دیدگاه ژرار ژنت.
  • ·         فاطمه گلستانه (1397): بررسی ارتباط رمان شوهر آهو خانم» و نمایشنامة تارتوف» اثر مولیر بر اساس دیدگاه بینامتنیت ژرار ژنـت».

3. چهارچوب نظری پژوهش

1.3. نشانه شناسی رولان بارت[1]

رولان بارت یکی از مشهورترین چهره‌های دانش نشانه‌شناسی است که معتقد بود  نقش اصلی در آفرینش معانی در متون ادبی بر عهده خواننده است نه نویسنده، زیرا پس از اتمام اثر، نویسنده به کلی از عرصه تولید معانی کنار می‌رود. او آثاری را مناسب تحلیل می‌دانست که خواننده بتواند آزادانه و بر اساس دانش ذهنی، متن را با هر آنچه که از فرهنگ و دانش پیرامون خویش می‌داند ربط دهد. در دیدگاه او هر متن از پنج نوع رمزگان تشکیل شده است که به نویسنده در انتقال پیام یاری می‌رسانند: رمزگان دالی، رمزگان نمادین، رمزگان فرهنگی، رمزگان کنشی و رمزگان هرمنوتیک.

رمزگان هرمنوتيك، با ایجاد پرسش وبه تأخیر انداختن پاسخ آن، این کشش را در خواننده ایجاد می‌نماید که مطلب را دنبال نماید تا جایی که به پاسخ دست یابد؛ حال اگر در انتهای داستان نیز خواننده به پاسخی روشن از سوی نویسنده دست پیدا نکند، معمولاً به دو دلیل است: یا نویسنده حرفه‌ای نبوده و ناشیانه عمل کرده است یا اینکه ماهرانه، پاسخ را در متن پنهان نموده است.

از آنجایی که هر متن با در هم تنیده شدن پنج رمزگان، ساخته می‌شود، برای تجزیه و تحلیل آن باید به بازگشایی رمزگانها روی آورده و به تفسیر موضوع پرداخت. این تفسیر از نظر رولان بارت به نویسنده ربطی نداشته و بر عهده خواننده است؛ یعنی به تعداد خوانندگانِ یک متن میتوان تفسیرهای مختلف ایجاد کرد. اما این شیوه تحلیل مورد قبول گروهی از نشانه‌شناسان از جمله ژرار ژنت[2] واقع نگشته است زیرا آنها باور دارند که پاسخ به یک سؤال زمانی معتبر است که نشان دهنده منظور نویسنده باشد نه تفسیر بی پایه و اساس خواننده.

2.3. بینامتنیت[3] ژرار ژنت

یکی از جنبه هایی که در نقد نوین مورد توجه قرار می‌گیرد، یافتن منابع مورد استفادة نویسنده یک اثر میباشد. در صورتیکه خواننده حین مطالعه اثر متوجه شود که بخشهایی از متن حاضر را قبلاً در متون دیگر خوانده است، به این رابطه هم حضوری، بینامتنیت» گفته میشود. رابطه هم حضوری می تواند میان دو یا چندین اثر وجود داشته باشد. بهمن نامور مطلق در توضیح اصل اساسی نظریه بینامتنیت چنین می‌گوید که هیچ متنی بدون پیش متن نیست؛ بلکه همه متن ها بر اساس متن های گذشته بنا می شوند.

برخی از نظریه پردازان معتقدند که دو نوع بینامتنیت وجود دارد؛ یکی بینامتنیت حتمی و دیگری بینامتنیت احتمالی. در صورتیکه خواننده حدس بزند که بخشی از یک متن را قبلاً در جایی دیگر مشاهده کرده است اما نداند در کجا، بینامتنیت احتمالی است؛ اما در صورتیکه منبع اثر را بیابد و موفق به پیدا کردن نشانه‌هایی دال بر حضور متن اول در متن دوم شود، بینامتنیت حتمی، خود را بروز خواهد داد. بینامتنیت از دیدگاه ژنت به سه صورت وجود دارد:

الف: صریح و لفظی:  حضور آشکار یک متن در متن دیگر

ب: ضمنی:  قرض گرفتن مضامین از متن اول و قرار دادن نشانه هایی در متن دوم برای ایجاد ارتباط بین متون

ج: غیر صریح و پنهان شده:  حضور پنهان یک متن در متن دیگر

4. تجزیه داده‌ها

1.4. خلاصه داستان شوهر آهو خانم

در داستان شوهر آهو خانم، زنی زیبا و مو بور به نام هما زندی» به دلیل سبکسری و میل به آزادی بیش از اندازه، با دوست پسر خود البرز» از خانه شوهر فرار میکند و شوهرش برای پاک کردن این ننگ فوراً او را سه‌طلاقه میکند. این زن از میان همه مردانی که زیر نظر دارد به سراغ یک نانوا به نام سید میران» میرود که دارای یک خانه بزرگ است. هما» به دلیل ابتلا به اختلال شخصیت دو‌ژوانیسم[4]، تمایل دارد که نظر همه مردان را به خود جلب نموده و پس از اینکه آنها را مدتی بازی داد با خفت و خواری رها نماید و به سراغ فرد دیگری برود.

ابتلاء هما» به اختلال دونژوانیسم، به طور طبیعی سبب میشود که او نه تنها همه مردان دنیا را برای خود بخواهد تا بدین وسیله از پدر بی مهر خود انتقام بگیرد بلکه باعث میشود که به مردان بسیار مسن‌تر از خود علاقه مند شود به خصوص مردانی که ثروت و قدرت اجتماعی دارند. او  به سبب ابتلا به این اختلال قادر به تحمل این موضوع نیست که مردی را با دیگری شریک شود بنابراین پس از ازدواج با میران» تمام حق و حقوق همسر اول او یعنی آهو خانم» را سلب کرده و به شوهرش اجازه رفت و آمد با او و فرزندانش را نمیدهد.

هما» زنی ولخرج، تنبل و شه است که پس از پنج سال بالاخره کاسه صبر شوهر را لبریز میکند و در یک ظهر گرم تابستان که او در خانه نیست، میران» خسته و گرسنه به اتاق آهو خانم» پناه می‌آورد و با همسر خود درد‌دل میکند، سپس خوابش میبرد و وقتی بیدار میشود آهو خانم» را می‌بیند که با چشمان خمار سرمه کشیده در حال باد زدن اوست. میران» با مهربانی از او دلبری کرده و با عنوان چو مست» یعنی چشم مست یا چشم خمار» او را به سوی خود میخواند. در همین لحظه هما» از راه میرسد و به سبب طبیعت حسودی که دارد و در نتیجه اختلال شخصیتی وی است، دعوای مفصلی راه می اندازد که باعث میشود میران»، آهو» را به سختی کتک بزند و از خانه بیرون نماید، همچنین عزم خود را جزم میکند که او را طلاق دهد.

واکنش بچه‌های میران که یک دختر و سه پسر هستند همگی حاکی از احساس تنفر نسبت به زن پدر بدجنس است مگر بهرام» که فرزند دوم و پسر بزرگ خانواده است. در حالیکه کلارا» (دختر میران) با لگد زیر بشقاب غذایی میزند که هما» برایشان فرستاده است، مهدی» با صدای بلند به او فحش میدهد و بیژن» ضمن شکستن شیشه اتاقش، با چوب به او یورش می‌آورد که حسابش را برسد، بهرام» جلوی برادر را گرفته و نمیگذارد آسیبی به هما» برسد.

هما» که زنی خودپسند است این حرکت بهرام» را نشانه عشق این پسر به خودش میداند، اما حالت سرسنگین و قهرآلود وی را نیز بسیار دوست دارد و ارزش آن برایش صد چندان است. زیرا فرد دن ژوان از تعقیب و به دست آوردن دل شخصی که سرسخت و کناره جوست بسیار لذت میبرد.

پس از این دعوای ظالمانه، مأموران دولتی به خانه میران» ریخته و به جرم داشتن اموال قاچاق وی را بازداشت میکنند. میران» این بازداشت را در نتیجه ظلمی میداند که به آهو» رواداشته است بنابراین از رفتار خود پیشیمان شده و یک روز تصمیم میگیرد خانواده را به گردش ببرد. در باغ، بهرام» شروع به آواز خواندن میکند و ترانه‌ای میخواند که حاکی از احساسات درونی وی است. هما» با شنیدن این ترانه یقین میکند که بهرام» عاشق دختران ارمنی همسایه است که سفید و موبور میباشند و یکی از آنها  چشمان آبی دارد؛ اما ضمن گفتگو با بهرام» خیالش آسوده میشود که او هنوز توسط هیچ دختری شکار نشده است، زیرا با کینه خاصی درباره دخترها سخن میگوید و اعتراف میکند که دلش میخواسته به یکی از آنها سیلی بزند؛ با این حال وقتی هما» میگوید که قصد دارد کاری کند که بهرام» با آن دخترها دوست شود، خوشحال میشود.

2.4. خلاصه داستان گرداب

داستان گرداب از جایی شروع میشود که مردی به نام همایون» تازه از مراسم خاکسپاری دوستش بهرام‌میرزا» در شاه عبدالعظیم به خانه برگشته است و از پنجره به بارش برف نگاه میکند و به یاد خاطراتش با او می‌افتد. یکی از خاطرات مشترک آنها مربوط به یک روز برفی است که همایون» با گلوله برفی پیشانی بهرام» را میشکند و ناظم نیز او را با ترکه میزند. او با حیرت به مسئله مرگ دوستش که خودکشی کرده است می‌اندیشد و نمیتواند برای آن پاسخی بیابد؛ از همسر جوانش بدری» درباره علت آن  میپرسد و همسر بی اعتنا و سرد پاسخی نه چندان دلچسب میدهد و باعث میشود که همایون» با خودش بیندیشد که همسرش دیگر آن زن دلنشین و زیبایی که عاشقش شده بود نیست و در حال پیر شدن است و به زودی شبیه سید خانم» هافهافویی میشود که میخواست از حلوای بهرام» بخورد.

در همین لحظه خدمتکار نامه‌ای از بهرام» به دست همایون» میدهد که در آن نوشته شده است بهرام» همه اموال خود را به دختر همایون» داده است. همایون» نگاهی به عکس بهرام» که روی طاقچه است می اندازد و نگاهی به هما». برای اولین بار متوجه میشود که هر دوی آنها دارای چشمان آبی، موهای بور و چانه باریک هستند؛ در نتیجه به همسرش پرخاش میکند که به چه دلیل هما» وارث بهرام» شده است. بدری» پاسخ میدهد که به خاطر محبت به همایون» است که هما» را وارث خودش قرار داده و گرنه عاشق هما» که نشده بود. اما همایون» قانع نمیشود و اعلام میکند چون این بچه شبیه او و بدری» نیست و شبیه بهرام» میباشد بنابراین حاصل خیانتکاری او و بدری» است. پس از این ادعا، بدری» میگوید که خیانتکار اوهست که به بهانه کار سه سال در بندر گز ماندگار شد و خبرش رسید که عاشق یک زنیکه شه روس شده بود؛ سپس به همراه دخترش به خانه پدر میرود و برنمیگردد.

دو هفته بعد همایون» که تقاضای انتقال به کرمانشاه را داده است متوجه کاغذ گوچکی میشود که در میان نامه بهرام میرزا» پنهان شده است. همایون» آن را میخواند و متوجه میشود کهبهرام» از چهار سال پیش عاشق بدری» بوده است و به همین دلیل خودش را کشته است. او که پشیمان شده است به در خانه پدرزن میرود تا دخترش را ببیند اما متوجه میشود که دختر یک روز برفی برای دیدن پدرش از مدرسه بیرون زده و در راه گم شده است، هنگامی او را به خانه می‌آورند که بیمار شده است و دراثر همین بیماری از دنیا میرود و روز پیش در کنار بهرام میرزا» به خاک سپرده میشود.

5. تحلیل داده‌ها

1.5. تحلیل روانشناسی

میران» یک پسر نوجوان و سر‌به‌زیر به نام بهرام»دارد که هما» بنابر عقده [5]phaedra به او علاقمند شده است و تمایل دارد او را نیز در جرگه عشاق خود در آورد. نویسندة داستان به حالت عاشق و دلخستة بهرام» اشاراتی دارد اما به طور مشخص، معلوم نمیشود که او نیز عاشق هما» شده است یا نه.

بنابر نظریات زیگموند فروید، پسران در سنین کودکی عاشق مادر خود میشوند ولی حضور پدر به عنوان یک رقیب قدرتمند مانع ابراز علاقه کامل آنها به مادر خویش میشود. این موضوع سبب رقابت کودک با پدر و ایجاد کینه در ضمیر ناخودآگاه کودک میشود؛ اما در خانواده هایی که پدر به فرزند محبت میکند به زودی این زخم التیام یافته و برتری پدر در مسئله عشق به مادر پذیرفته میشود و با بزرگ شدن کودک و وجود قیدهای اجتماعی این موضوع کاملاً سرکوب شده و در ذهن او پنهان میگردد. اما تا زمانی که کودک هنوز بزرگ نشده است، پیوسته از این موضوع در وحشت است که مبادا پدر به عشق او پی ببرد و در صدد قطع آلت تناسلی وی برآید. این ترس که به عقده  ادیپ منجر میشود در صورت ناسالم بودن محیط خانواده و کمبود محبت ممکن کودک را دچار اختلال شخصیت نماید. همچنین گاهی ممکن است این تصور در کودک به وجود آید که مادر نیز در گذشته شبیه پدر بوده اما به دلایلی آلت خویش را از دست داده و اکنون نیز پیوسته در صدد است که فرزند پسر خویش را به این سرنوشت دچار سازد. این مطلب در داستان شوهر آهو خانم  مورد توجه نویسنده بوده است و در طی یک گفتگوی ساده که بین آهو خانم»، خورشید خانم» و مهدی» در جریان است، در صفحه 364 نسخه الکترونیک رمان، به صورت زیر بیان میگردد:

مهدی در عوض برادرش گفت: اگر آقا فهمید و مباین اطاق آمد مامان را توی کندو خواهیم کرد.» آهو خندید و اشکش را با چادر پاک کرد. خورشید گفت:  این کندو را گذاشته ایم برای خود تو. وقتی خواستیم دودولت را ببریم برای آنکه خجالت نکشی مجبوریم ترا در کندو بکنیم.» آهو گونه ی او را گرفت و بوسید: دودولت را بخورم الهی ته تغاری عزیز من که اینقدر دلسوز مادر هستی!»

بهرام پسر آهو خانم، در سن شش سالگی در یک جشن بزرگ که پدرش ترتیب می‌دهد، ختنه میشود. بنابراین در ذهن کودکانه وی این طور نقش می‌بندد که پدر به راز عاشقانه او پی برده است و برای تنبیه او همه دوستان را جمع کرده است تا بهرامِ کوچک با قطع شدن آلت تناسلیش به سزای افکار پلیدش برسد. عملیات ختنه کردن کودک که معمولاً با ترس زیادی برای آنها همراه است، عشق به مادر را به کلی از سر کودک انداخته و او را مرید پدر میسازد؛ به طوریکه بهرام وقتی که پدرش قصد رفتن به مشهد را دارد، به جای اینکه از فرصت استفاده کرده و درغیاب رقیب قدرتمند خود تنها بماند، گریه کنان به دنبال پدر راه می‌افتد تا تنها نماند و این بار، مادر او را شبیه خود نسازد. با این حال رقابت او با پدر همچنان ادامه دارد به طوریکه بهرام در جای همیشگی پدر مینشیند و مشقهایش را در آن مکان مینویسد؛ که از نظر فروید این حرکت او نشانه تمایل وی به گرفتن جای پدر در خانواده است.

ترس از پدر مهربان در دل بهرام ماندگار میشود و او تا آخر داستان به یک پسر سربه راه تبدیل میشود که محبت پدر را در دل دارد و در برابر هیچ یک از زورگوییهای پدر نمی‌ایستد. هنگامی که برای اولین بار بهرام متوجه میشود که پدرش زن دیگری گرفته است، زیر لحاف کرسی میرود و با خدای خودش راز و نیاز میکند که اگر پدرش از این زن دست بکشد پسر خوبی خواهد شد و پول نفتی که بقال یادش رفته از او بگیرد به گدا بدهد. بنابراین کاملاً مشخص است که او پدر و مادرش را در کنار هم میخواهد.

بهرام به زن پدرش نیز احترام میگذارد و فرمانهایی که میدهد برایش انجام میدهد اما رابطه او با پدر فقط در این حد است که برایش شاهنامه بخواند یا چیزی از مغازه برای وی بخرد و البته گرفتن پول تو جیبی از پدر. اما همین پسر کم کم تغییر روحیه میدهد و در حالیکه پدر آنها را ترک کرده است، خواهر و برادر کوچکتر خود را کتک میزند. او به همراه برادرش در جمع دو نفره خویش، پدر خود را مسخره میکنند زیرا پدرش وقتی آنها را در جایی غیر از خانه میبیند نمیشناسد یا نام آنها را اشتباهی میگوید؛ البته این موضوع در اثر بی مهری پدر نسبت به آنهاست اما بهرام» که رقیب دیرین خویش را از صحنه بیرون می‌بیند این حالت وی را به پیری پدر نسبت می‌دهد.

بهرام» که در اولین برخورد با ازدواج مجدد پدر دچار ترس شده بود اکنون با این واقعیت مواجه شده است که عدم حضور پدر در اتاق آنها نه تنها بد نیست بلکه باعث آزادی عمل آنها شده است. در نتیجه عشق به مادر یک بار دیگر در ذهن بهرام خودنمایی میکند.  بنابراین وقتی مادرش میخواهد او را به بهانه قند شکستن به دنبال پدر بفرستد، بهرام» عصبانی شده و میگوید برای چه او باید به این اتاق بیاید، خودمان قند را خواهیم شکست. همچنین وقتیکه آهو خانم» در حضور شوهر شیرین زبانی میکند، بهرام» به او بور میشود یعنی اخم میکند.

با اینکه رقیب اولیه بهرام» از اتاق آنها رفته و دلبر او را ترک کرده است اما بهرام این بار با رقیب دیگری روبروست به نام مهدی» برادر کوچکش که مورد پرستش مادرشان میباشد و عشق او به مادر نه تنها یک طرفه است بلکه ابراز آن به مادر از نظر او که یک پسر بزرگ و عاقل است عملی خلاف شرع و عفت میباشد، پس بهرام» باید بسوزد و بسازد تا روزی که بتواند عشق زنی دیگر را جانشین عشق مادر نماید.

2.5. تحلیل نشانه شناسی

مطرح نمودن عشق پسر به مادر در بیشتر مواقع با مخالفت و عدم پذیرش خوانندگان مواجه میشود، بنابراین به عنوان یک دلیل قانع کننده نمیتوان از آن بهره گرفت بلکه باید در متن داستان شوهرآهو خانم  به دنبال مدرکی گشت که نویسنده آن را در متن قرار داده باشد تا از طریق آن معما حل شود. یکی از اصلی ترین نشانه های موجود در متن رمان شوهر آهو خانم که پاسخ درست را در رابطه با مسئله عشق بهرام، به خواننده نشان میدهد، ترانه ای است که بهرام در گوشة خلوتی از باغ با صدایی دلکش برای خود میخواند و بدین شرح است:

بهرام . در همان حال مکث کرد. رویش را به طرف دهکده سراب، که از فضای باز میان درختان خانه های چینه ای آن بر روی تپه و کمر دیده می شد، گرداند و با اخم ملایمی در ابروان موج تاثری بر دور دهان که مجموعا حالت هجران زده عشاق را باو میداد آغاز خواندن کرد:

و فدای بالات بوم عزیزم، سوزه چمنی، آخ سوزه چمنی

و دل مسلمان باوان، ظاهر ارمنی، آخ ظاهر ارمنی

چویل مسنت عزیزم، هاوردی بردی، آخ هاوردی بردی

ترک دلداری باوان، توله من کردی، آخ توله من کردی

از آنجایی که زمزمه کردن ترانه ها به طور ناخودآگاه تمایلات و آرزوهای فرد را نشان میدهد، بر اساس ظاهرِ ترانه،  بهرام باید عاشق یک شخص مسلمان شده باشد که ظاهری ارمنی دارد و این شخص کسی نیست مگر هما زندی» که باوان» او یعنی پدرانش مسلمان بوده اند اما خودش از راه اسلام خارج شده و مثل ارامنه بی‌حجاب است.

اما صفت سوزة چمن» که به معنی سبزة چمن است، نشان دهنده دلبر کوتاه قد و سبزه‌روست؛ بنابراین مناسب هما» که یک زن قدبلند و سفید است نمیباشد. چویل مست» نیز مخصوص چشمان خمار است نه چشمان درشت هما». همچنین در طول داستان، نویسنده از زبان شخصیتهای داستان، هما» را به گلهای متفاوت تشبیه میکند از جمله لاله هلندی، گل کاسه شکن و میران» نیز به او گل عزیزم میگویم. بنابراین هما» نمیتواند سبزه چمن باشد که قدی کوتاه دارد بلکه او یک گل قد بلند است.

از سوی دیگر آهو خانم» که نسبت به هما»  قدی کوتاهتر دارد و این مسئله بارها توسط نویسنده تذکر داده شده است، به سبب داشتن چشمان خمار از سوی میران»، چُو مست» یعنی چشم مست یا خمار چشم، خطاب میشود، همچنین رنگ پوست آهو» به سبب کار و زحمت تغییر کرده است به طوریکه پوست دستش به رنگ لیمو عمانی در آمده و سبزه شده است. بنابراین عبارت سُوزه چمن» کاملاً مناسب اوست.

هر چند این شعر را میتوان به چندین صورت معنی کرد[6] اما با ترجمه لفظ به لفظ آن، صحت گفتار بالا اثبات میشود و میتوان فهمید که بهرام» عاشق مادر خویش است؛ او میداند که مادرش چشمانش را سرمه میکشد تا خمارتر شود و نظر شوهر را به خود جلب نماید اما بی توجهی میران» او را دست خالی بر میگرداند. بهرام آرزو دارد که ای کاش مادرش، به خاطر او میران» را ترک کند و این را در ابیات زیر چنین بیان میکند. 

و فدای بالات بوم عزیزم، سوزه چمنی، آخ سوزه چمنی

و دل مسلمان باوان، ظاهر ارمنی، آخ ظاهر ارمنی

چویل مستت عزیزم، هاوردی بردی، آخ هاوردی بردی

ترک دلداری باوان، توله من کردی، آخ توله من کردی

فدای قد و بالایت شوم، ای سبزه چمن، آخ سبزه چمن

برای دل مسلمان پدرم که ظاهرش ارمنی است

عزیزم چشمان مستت را آوردی و بردی

دلداری پدرم را به خاطر من ترک کردی. آخ بخاطر من ترک کردی

3.5. تحلیل بینامتنی

از آنجایی که علیمحمد افغانی در ساختن و پرداختن رمان شوهر آهو خانم، به شدت تحت تأثیر اصول بینامتن میباشد، برای پاسخگویی به این مسئله از داستان کوتاه گرداب اثر صادق هدایت استفاده خواهد شد.بنابراین ابتدا رابطه بینامتنی آن با رمان شوهر آهو خانم اثبات خواهد شد و در نهایت به تحلیل موضوع یعنی مسئله عشق بهرام» پرداخته میشود.  

1.3.5. اثبات رابطه بینامتنی رمان شوهر آهوخانم و داستان گرداب

برای اثبات رابطه بینامتنی موجود بین این دو داستان کافیست که اجزای مشترک آنها و اقتباس مضامین از داستان گرداب را یافت و با داستان شوهر آهو خانم مطابقت داد.

الف: بینامتنیت صریح و لفظی:  حضور آشکار یک متن در متن دیگر

  • وجود عکس آهو در ابتدای کتابهای صادق هدایت
  • عنوان رمان علیمحمد افغانی شوهر آهو خانم است و درباره زنی تنها به نام آهوست
  • وجود اسامی مشترک در هر دو داستان: همایون، بهرام، بدری، هما

ب: بینامتنیت ضمنی:  قرض گرفتن مضامین از متن اول و قرار دادن نشانه هایی در متن دوم

  • خیانت مرد به همسر در هنگام سفر
  • تهمت به همسر
  • زشت دانستن همسر خویش
  • علاقه به همسر رفیق خویش

ج: بینامتنیت غیر صریح و پنهان شده:  حضور پنهان یک متن در متن دیگر

  • بارش برف در هر دو داستان نشانه سرد شدن روابط است.
  • کتک خوردن همایون از دست ناظم
  • کتک خوردن بهرام از دست ناظم[7]

عکس آهویی که در اولین صفحه کتابهای صادق هدایت چاپ شده است و اثر خود او میباشد، یکی از آشکارترین نشانه هایی است که وجود رابطه بین آثار صادق هدایت با رمان شوهر آهو خانم را نشان میدهد. این آهو که آهوی تنها نام دارد در داستان شوهر آهو خانم به صورت همسر وفادار میران» در آمده است که در اثر خیانت همسرش به زنی تنها تبدیل میشود که شوهرش او را در حد یک حیوان که شایسته کتک خوردن است تنزل میدهد و احساسات نه و حقوق انسانی وی را نادیده میگیرد. میران» در سفری که به مشهد انجام می‌دهد به طور کامل، چشم و دل پاک نیست بلکه با ن غریبه، خودمانی میشود و یاد و خاطره آنها را به عنوان بهترین یادگاریهای سفر خویش در دل نگاه میدارد. او همسر خود را زشت میداند و احساس خود را از او پنهان نمیدارد. میران» نه تنها همسر خود را تنها میگذارد بلکه چندین بار در طول داستان به آهو» اهانت کرده و فرزندانش را نتیجه کاری وی بر میشمرد.

در داستان گرداب، همایون» نیز مانند میران خیانت پیشه است و در سفر سه ساله‌ای که به بندر گز انجام میدهد به همسر خود خیانت میکند و در هر دو داستان، این مردان خیانت پیشه به همسران عفیف خود تهمت می‌زنند. مضمون هر دو داستان درباره تهمت و خیانت مرد به همسر خویش است که هر دو در فضایی برفی به وقوع میپیوندد و نویسندگان هر دو اثر، سرد شدن روابط زن و شوهری را به صورت برفهای کسل کننده نمایش میدهند؛ به طوریکه وقتی آهوخانم» درباره سردی هوا با شوهرش صحبت میکند او برفی که شب پیش بارید را مقصر می‌داند.

همچنین وجود اسامی مشترک در هر دو داستان نشانه هایی آشکار است که دال بر حضور داستان گرداب در رمان شوهر آهو خانم  میباشد. این اسامی عبارتنداز اسم شهر کرمانشاه» و اسامی افرادی مانند همایون»، بهرام میرزا»، بدری» و هما» که در داستان شوهر آهو خانم نقشهای تازه‌ای گرفته اند، هما» که یک دختر کوچک و فرزند همایون» بود به مادر همایون» تبدیل شده است و بدری» که مادر وی بود به یک رقاصه بدل شده است که بسیار خوب میرقصد. اما شخصیت بهرام میرزا» به بهرام» پسر سید میران» تبدیل شده است.

همایون» در داستان گرداب، خانه و زندگی خود را رها نموده و به کرمانشاه عزیمت می‌نماید؛ سپس همه شخصیتهای داستان گرداب، به صورت افراد جدیدی در رمان شوهر آهو خانم متناسخ میشوند تا یک بار دیگر با هم زندگی نموده و رفتارهای پیشین را جبران نموده یا انتقام بستانند. به عنوان مثال همایون» که در داستان گرداب، دختر خود هما» را ترک کرد و باعث مرگ وی شد، در داستان شوهر آهو خانم توسط هما» که مادر اوست، ترک میشود. بدری» که روزگاری دلبر بهرام» بود و عشق او باعث خودکشی وی شد،  توسط علیمحمد افغانی به ختنه سوران بهرام» دعوت میشود و بهترین رقصها را در آن مجلس انجام میدهد و برای همیشه از صحنه داستان شوهر آهو خانم محو میگردد.

بهرام میرزا» با عشقی که به همسر رفیق خود داشت هر چند خود را از بین برد و سخاوتمندانه ثروت خویش را برای آنها باقی گذاشت اما ناخواسته باعث از هم پاشیدن خانواده آنها و مرگ هما» شد. در نتیجه در این داستان زندگی خانوادگی او توسط هما» از هم میپاشد. هما» در داستان شوهر آهو خانم، پدر بهرام» را از او میگیرد زیرا بهرام» در داستان گرداب پدر هما» را از او گرفته بود.

در داستان گرداب صادق هدایت از زبان بدری» با صراحت میگوید: بهرام عاشق هما که نشده بود»، بنابراین به دلیل اینکه بهرام میرزا» عاشق هما» که دخترکی بور و چشم‌آبی است، نشده بود در نتیجه در داستان شوهر آهو خانم، بهرام» نیز عاشق دختران بور و چشم آبی ارمنی نشده است، همچنین عاشق زن پدر بور خود که هما» نام دارد نیز نشده است. اما هرگاه آهو‌خانم» در حضور میران»، شیرین زبانی میکند بهرام» به او بور میشود؛ یعنی مثل بهرام‌میرزا» میشود که در داستان گرداب دارای موهای بور» بود. هر چند بور» در  کنار مو» به معنای طلایی است و بور شدن» به معنای ناراحت شدن، اخم کردن و تند رفتار کردن» میباشد اما در تفاسیر نشانه شناسی، هر دو معنی را در کنار هم به کار میگیرند و نویسندگان از این اصول بهره فراوانی میبرند.

در انتهای داستان از زبان بهرام میرزا» در نامه‌ای که از او به جا مانده بود گفته میشود: اقرار میکنم که من بدری زنت را دوست داشتم».  به دلیل اینکه میران» گاهی هما» را با عنوان روله» به معنای فرزندم» صدا می‌زند و مردم غریبه هم گمان میکنند که هما» دختر اوست، میتوان هما» را برابر با دختر میران» قرار داد که بهرام» عاشق وی نشده است؛ بنابراین بهرام»، عاشق همسر میران» شده است که آهو خانم» نام دارد و گاهی غیرتمندانه به او بور میشود .

6. نتیجه گیری

از بررسی نشانه‌هایی که علیمحمد افغانی در متن اثر به جا گذاشته است به خوبی پیداست که او آگاهانه و با تسلط کامل بر متن داستان گرداب، نمادها و کلماتی را از صادق هدایت وام گرفته و در داستان خود قرار داده است. بنابراین می‌توان به وجود یک رابطه بینامتنی حتمی و کاملاً پر رنگ بین متن داستان گرداب و متن داستان شوهر آهو خانم پی برد. ارتباطی که علیمحمد افغانی به خوبی از عهده ساختن و پرداختن آن برآمده است.

اما هدف علیمحمد افغانی از چنین اقتباساتی چیست؟ اصلی ترین هدفی که میتوان برای این اقدام هنرمندانه وی در نظر گرفت پاسخگویی به مسائلی است که در کتاب وی مطرح میشود اما به طور واضح به آنها پاسخ داده نمیشود؛ زیرا پاسخ آشکار از سویی باعث میشود جنبه هرمنوتیک داستان از بین برود و از سوی دیگر به زیبایی متن لطمه وارد میسازد. همچنین با توجه به سبک اصلی اثر که رئالیسم میباشد، نویسنده سعی دارد برخی از موارد داستان، کاملاً شبیه زندگی واقعی انسانها باشد به طوریکه در زندگی عادی بسیاری از معماها برای انسان بدون جواب میماند.

6. منابع

  1. افغانی، علی‌محمد. (1344). شوهر آهو خانم. چاپ سوم. تهران: نشر امیر کبیر.
  2. افغانی، علی‌محمد. شوهر آهو خانم. نسخه الکترونیک: کتابخانه مجازی رمانسرا. دسترسی در:WWW.ROMANSARA.COM
  3.   گلستانه، فاطمه. (1397). بررسی ارتباط رمان شوهر آهو خانم» و نمایشنامة تارتوف» اثر مولیر بر اساس دیدگاه بینامتنیت ژرار ژنـت». دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم.
  4. محمدنژاد، معصومه.(1393). سیّد میران و شیخ صنعان مریدان راه عشق». نهمین همایش انجمن ترویج زبان و ادب فارسی.
  5. نامور مطلق، بهمن.(1386).ترامتنیت مطالعه روابط یک متن با دیگر متن‌ها». پژوهش‌نامه علوم انسانی. شماره 56.
  6. نامور مطلق، بهمن.(1390). درآمدی بر بینامتنیت. تهران: نشر سخن.
  7. هدایت، صادق. آلبوم نقاشی از صادق هدایت. مجله اینترنتی آراس.
  8. هدایت، صادق. گرداب. دسترسی در: www.Sokhan.com     
  1. گلستانه، فاطمه. (1396). شوهر آهو خانم و اقتباس از کتاب وغ وغ ساهاب».  مجله ادبی پژوهشی شوهر آهو خانم.دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم: www.ahookhanom.blogfa.com
  2. گلستانه، فاطمه. (1397). بررسی حضور داستانشنگول و منگول» و شنل قرمزی» در رمان شوهر آهو خانم»».  مجله ادبی پژوهشی شوهر آهو خانم.دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم.
  3. گلستانه، فاطمه. (1397). تجلی رباعیات خیام در رمان شوهر آهو خانم»».  مجله ادبی پژوهشی شوهر آهو خانم. دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم.
  1. نیکوبخت، ناصر، و همکاران. (1392). سیمای زن در رمان شوهر آهو خانم و الثلاثیه». هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان.


*نویسنده مسئول مقاله:            Email: golestanehfatemeh130@gmail.com                             

[1] Roland Barthes

[2] Gérard Genette

[3] Intertextuality

[4] مراجعه شود به مقاله : بررسی علائم اختلال شخصیت دن‌ژوان» در شخصیتهای رمان شوهر آهو خانم». تهیه شده توسط فاطمه گلستانه

[5] عشق زن پدر به ناپسری خویش مانند عشق سودابه به سیاوش در شاهنامه.

[6] این شعر به تنهایی میتواند موضوع یک مقاله معناشناسی، نشانه شناسی یا حتی روانکاوی قرار گیرد زیرا به شیوه های مختلف قابل تفسیر است به عنوان مثال، نمونه زیر ممکن است در ذهن یک فارسی زبان شکل بگیرد:

فدای بالات بوم عزیزم: فدای بالهایت ای جغدِ (بوف، بوم) عزیزم.

[7] آهو با هیجان خاص افزود مدیر و معلم خود یکپاشان می لنگید. .سر اینکه پنج دقیقه دیر سر کلاس حاضر شده بود کف دستش را با ترکه آلبالو شِلال شِلال کرده بودو آخرش هم بخاطر دو نمره ناقابل کاری کردند که یکسال دیگر عمر بچه ام تلف بشود.

بهرام با گوشت تلخی به میان حرفش دوید: او نبود که مرا تنبیه کرد، ناظم بود.

بــــــــررسی رابطه بینامه  تنی رمان شوهر آهو خانم» و داستانگرداب» اثر صادق هدایت.pdf

http://cdn.persiangig.com/dl/iO6qu/UgidEd3U7o/%D8%A8%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%AA%D9%86%DB%8C%20%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%20%C2%AB%D8%B4%D9%88%D9%87%D8%B1%20%D8%A2%D9%87%D9%88%20%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%C2%BB%20%D9%88%20%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%C2%AB%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%A8%C2%BB%20%D8%A7%D8%AB%D8%B1%20%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%20%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA.pdf

 
 

کتاب «سیل خون در سه قطره خون»

تشخیص علت دیوانگی فریدون در داستان شبهای ورامین

بررسی حضور اسطوره فریدون و ضحاک در �شبهای ورامین�

آهو ,داستان ,شوهر ,یک ,میشود ,خانم ,شوهر آهو ,آهو خانم ,است که ,شده است ,را به ,سایت نشانه شناسی ,·         فاطمه گلستانه ,وجود اسامی مشترک ,اثبات رابطه بینامتنی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سوگند شکسته کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد