محل تبلیغات شما

بررسی ادعای هما زندی مبنی بر ابراز عشق میرزا نبی به او

 آیا میرزا نبی واقعاً عاشق هما زندی شده بود؟ 

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی ارتباط رمان شوهر آهو خانم» و نمایشنامه تارتوف» اثر مولیر

بر اساس دیدگاه بینامتنیت ژرار ژنـت

فاطمه گلستانه*                                  1397/6/20

چکیده

رمان شوهر آهو خانم به عنوان اولین اثر وی، یکی از شاهکارهای ادبیات ایران به شمار می‌رود که درباره آن پژوهشهای بسیاری انجام گرفته است و این مقاله قصد دارد تا ارتباط بینامتنی آن را با نمایشنامة تارتوف اثر مولیر به اثبات برساند. روش پژوهش، بررسی تطبیقی متن دو اثر و یافتن نشانه‌هایی است که دال بر استفاده علیمحمد افغانی از متن این نمایشنامه باشد. نتیجه حاصل از این پژوهش وجود یک رابطه بینامتنی حتمی را به اثبات رسانده و بر اساس شواهد کافی ثابت میکند که هر یک از شخصیتهای نمایش تارتوف منطبق بر کدام شخصیت رمان  شوهر آهو خانم  میباشد.

کلیدواژه: شوهرآهوخانم، علی‌محمد افغانی، تارتوف، مولیر، بینامتنیت، ژرار ژنت.

1. مقدمه

یکی از موفق‌ترین رمانهای ایرانی که در سال 1340 به عنوان داستانِ برگزیدة سال انتخاب شد، داستان شوهر‌آهو‌خانم میباشد که به عنوان اولین اثر علیمحمد افغانی از شهرتی فوق‌العاده برخوردار گشته و بارها تجدید چاپ شد.این کتاب جذاب با اینکه موضوعی ساده دارد اما در لایه‌های زیرین خود حاوی مطالب و مفاهیمی است که تاکنون کسی اقدام به کشف آنها ننموده است، بدین سبب پژوهشگر این مقاله به بررسی یکی از جنبه های مهم این اثر یعنی بررسی جنبه‌های بینامتنیت آن اقدام نموده است تا ارتباط آن را با شاهکار مولیر یعنی نمایشنامه کمدی و انتقادی تارتوف اثبات نماید.

2. پیشینه

درباره رمان شوهر آهو خانم، کتابها و مقالات بسیاری منتشر شده است که از میان آنها، فقط مقالات زیر، این کتاب را از نظر بینامتنیت، مورد بررسی قرار داده و درصدد مقایسه و کشف ارتباط آن، با آثار هنرمندان دیگر برآمده‌‌اند:

  • ناصر نیکو بخت، غلامحسین غلامحسین زاده، کبری روشنفکر و حنان محمدموسی طاحون (1392): سیمای زن در رمان شوهر آهو خانم و الثلاثیه». مقایسه نقش زن ایرانی و مصری در خانواده.
  •  معصومه محمدنژاد (1393): سیّد میران و شیخ صنعان مریدان راه عشق». بررسی بینامتنیت و وجوه مشترک این دو داستان.
  •  فاطمه گلستانه (1396): شوهر آهو خانم و اقتباس از کتاب وغ وغ ساهاب». بررسی بینامتنیت و اقتباس علیمحمد افغانی از قضیة انتقام آرتیست» اثر صادق هدایت، بر اساس دیدگاه ژرار ژنت.
  •  فاطمه گلستانه (1397): بررسی حضور داستانشنگول و منگول» و شنل قرمزی» در رمان شوهر آهو خانم»». بررسی حضور فابلهای مشهور ایران و جهان بر اساس کهن الگوی کارل گوستاو یونگ.
  •  فاطمه گلستانه (1397): تجلی رباعیات خیام در رمان شوهر آهو خانم». بررسی بینامتنیت و حضور اشعار و افکار خیام در رمان شوهر آهو خانم، بر اساس دیدگاه ژرار ژنت.

3. چهارچوب نظری پژوهش

بینامتنیت[1] ژرار ژنت[2]

یکی از جنبه‌هایی که در نقد نوین مورد توجه قرار می‌گیرد، یافتن منابع مورد استفادة نویسنده یک اثر میباشد. در صورتیکه خواننده حین مطالعه اثر متوجه شود که بخشهایی از متن حاضر را قبلاً در متون دیگر خوانده است، به این رابطه هم حضوری، بینامتنیت» گفته میشود. رابطه هم‌حضوری میتواند میان دو یا چندین اثر وجود داشته باشد. بهمن نامور مطلق در توضیح اصل اساسی نظریه بینامتنیت چنین می‌گوید که هیچ متنی بدون پیش متن نیست؛ بلکه همه متن ها بر اساس متن‌های گذشته بنا می شوند.

از جمله نظریه پردازان مشهوری که به این رابطه پرداخته اند، ويكتور اشكلوفسكي[3]، یولیا کریستوا[4] به عنوان بنیانگذار، رولان بارت[5]، میخائیل باختین[6]، لوران ژنی[7] و ژرار ژنت می باشند. افرادی همچون رولان بارت اعتقاد دارند که متن را باید فارغ از منابع نویسنده بررسی نمود و درگیر یافتن چیزهایی که نویسنده بر اساس آنها به خلق اثر دست زده است، نشد. اما گروه دیگری همچون ژرار ژنت معتقدند که دانستن منابع نویسنده سبب میشود که خواننده به عمق منظور نویسنده پی ببرد.

برخی از نظریه پردازان معتقدند که دو نوع بینامتنیت وجود دارد؛ یکی بینامتنیت حتمی و دیگری بینامتنیت احتمالی. در صورتیکه خواننده حدس بزند که بخشی از یک متن را قبلاً در جایی دیگر مشاهده کرده است اما نداند در کجا، بینامتنیت احتمالی است؛ اما در صورتیکه منبع اثر را بیابد و موفق به پیدا کردن نشانه‌هایی دال بر حضور متن اول در متن دوم شود، بینامتنیت حتمی، خود را بروز خواهد داد. بینامتنیت از دیدگاه ژنت به سه صورت وجود دارد:

الف: صریح و لفظی:  حضور آشکار یک متن در متن دیگر

ب: ضمنی:  قرض گرفتن و قرار دادن نشانه هایی در متن برای یافتن ارتباط بین متن حاضر و منبع آن

ج: غیر صریح و پنهان شده:  حضور پنهان یک متن در متن دیگر

نگارنده این مقاله از این رو به نظریه ژنت روی آورده است که باور دارد بینامتنیت رولان بارت بیش از اندازه آزادانه عمل می‌کند و خواننده به یک سند حتمی درباره منظور نویسنده دست پیدا نمی‌کند، اما بر اساس الگوی ژرار ژنت میتوان به بینامتنیت حتمی دست پیدا نمود.

علی محمد افغانی بر اساس سه الگویی که دربارة بینامتنیت ژنت ذکر شد، در رمان شوهر آهو خانم مفاهیم، جملات و واژگانی را به کار برده که نخستین بار در کتابهای دیگر شاعران و نویسندگان استفاده شده است؛ کسانی همانند، علی‌اکبر دهخدا، محمدعلی جمااده، صادق هدایت و بسیاری از ادیبان و دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی. پژوهشگر این مقاله براساس نشانه‌هایی که در متن رمان شوهر آهو خانم وجود دارد و با تطبیق دادن آنها با نمایشنامة تارتوف نوشتة مولیر، قصد دارد ابتدا حضور پررنگ این نمایشنامه را در رمان شوهر آهو خانم  نشان دهد، سپس شخصیت تارتوف» را در میان شخصیتهای رمان شوهر آهو خانم پیدا نماید. 

4. تجزیه داده‌ها

1.4. خلاصه نمایش تارتوف[8]

تارتوف  که توسط ژان باتیست پوکلن[9] معروف به مولیر[10] ساخته و پرداخته شده است، یک کمدی انتقادی است که از یک طرف زودباوری و ساده اندیشی یک گروه از مردم را نشان میدهد و از سوی دیگر ریاکاری و سوءاستفاده‌گری گروهی دیگر را؛ که البته هر دو گروه، کار خود را برای آسمان و در جهت رضای خدا معرفی میکنند. این نویسنده که اهل فرانسه است، انتقادات خود را در قالب نمایش به اطلاع عموم مردم میرسانده است؛ انتقاداتی که اهالی ت و مذهب را هدف می‌گرفته و بیشتر مورد پسند مردم عادی بوده است.

تارتوف» یک فرد ریاکار میباشد که خود را بسیار عابد و اهل ایمان نشان میدهد، اما در واقع یک مرد خانه به دوش است که برای کسب پول و فراهم کردن خوراک لذیذ و جای زندگی خویش، اقدام به فریفتن یک اشراف زاده مؤمن به نام اورگان»[11] مینماید و در خانه او ساکن می‌گردد. اورگان» تا حدی به این فرد اعتماد دارد که همه اسناد خویش به ویژه سند کلیة اموال دوست تبعیدی خویش را در صندوقی نهاده و نزد تارتوف» به امانت می‌نهد. او در اثر محبت و اعتماد بیش از اندازه‌ای که به تارتوف» دارد، نه تنها هر بار پول و اموال بسیاری را به صورت حواله به وی میدهد بلکه تصمیم می‌گیرد بر خلاف میل دخترش که ماریان»[12] نام دارد، نامزدی وی را با نجیب‌زاده‌ای به نام والری»[13] بر هم بزند تا او را به عقد تارتوف» در‌آورد؛ غافل از اینکه تارتوف» چشم به همسر زیبای او یعنی المیرا»[14] دارد.

المیرا» که همسر دوم اورگان» است زنی جوان، بسیار زیبا و خودآراست که مانند یک پرنسس از خانه بیرون میرود و توجه زیادی را به خود جلب میکند اما هرگز خیانت کار نیست و شوهر خویش و فرزندان وی را دوست دارد. در لحظه‌ای که تارتوف» در حال دادن پیشنهادات عاشقانه و ابراز علاقه به المیرا» میباشد، پسر اورگان» که با راهنمایی خدمتکار دانایِ ماریان» از قبل در اتاق پنهان شده است و همه ماجرا را دیده، به ناگاه از مخفیگاه خویش خارج گشته و تهدید میکند که همه چیز را به پدرش خواهد گفت اما المیرا» که این اتفاق را برای یک زن نجیب، ننگ به شمار می‌آورد سعی میکند جلوی او را بگیرد که البته ناپسری او یعنی دامیس»[15] متقاعد نمیشود و ماجرا را به پدر میگوید. اورگان» پس از اطلاع از این امر به پسر خود خشم گرفته و به او میگوید که از سر حسادت درصدد برآمده است که به این مرد شریف تهمت بزند در نتیجه او را از خانه بیرون می‌اندازد.

کلینت»[16] برادر زن اورگان» تلاش میکند او را راهنمایی کند و پسرش را برگرداند، همچنین به او میگوید که دست از عشق به تارتوف» بکشد زیرا او مادر، برادر، همسر، دختر و پسر خویش را کنار نهاده و تنها به این مرد دل بسته است. او به شوهر خواهر خویش توصیه میکند که اگر نمیتواند از او دست بکشد حداقل با خریدن خانه‌ای برایش و دادن مقداری پول، او را از خانه خویش دور نماید اما چون اورگان» قانع نمیشود همسر وی المیرا» به او میگوید که زیر میز پنهان شود تا او ترتوف» را بدین جا کشانده و سر صحبتهای عاشقانه را بگشاید تا او به چشم خودش به خباثت تارتوف» پی ببرد. اورگان» میپذیرد و در لحظه‌ای که تارتوف میخواهد المیرا» را ببوسد از زیر میز خارج میشود. تارتوف» سعی میکند دوباره او را فریب دهد و خویش را بیگناه جلوه دهد اما بیفایده است؛ در نتیجه اورگان» را تهدید میکند که با مأمور قانون خواهد آمد و او را با تکیه بر اسنادی که نزدش میباشد از این خانه بیرون نموده و کلیه اموالش را مصادره خواهد کرد. او تهدید خود را عملی میکند اما با کمک والری» و دخالت پادشاه، تارتوف» در همان موقع توسط مأمور قانون دستگیر شده و اموال اورگان» بازپس داده میشود.

2.4. خلاصه رمان شوهر آهو خانم

داستان  شوهر آهو خانم درباره یک نانوای پنجاه ساله به نام سید میران سرابی» است که در طی چهارده سال زندگی مشترک با همسرش آهوخانم» توانسته است ثروت مختصری به هم بزند. او که یک سیّد شیعه است، اعمال مستحب و واجب دینی را مو به مو انجام میدهد تا در بین مردم به تقوا مشهور شود. او که ظاهراً یک مرد باتقواست در عمل نشان میدهد که در اولین دامی که شیطان برایش پهن میکند می‌اُفتد و همه آبروی مذهبی خویش را بر باد میدهد. آزمون معنوی میران» در واقع آشنایی و ازدواج او با بیوه زنی آواره و خانه به دوش اما زیبا و اغواگر به نام هما زندی» است که در اثر همنشینی با وی نماز، روزه، خمس، زکات، انفاق و زیارت اماکن مقدس را ترک کرده و برای خوشدلی این زن جوان، اقدام به شرابخواری و شرکت در مجالس لهو و لعب مینماید؛ او که روزی رئیس صنف نانواها بود دیگر میلی به کار کردن ندارد بنابراین دکان را به کارگران خویش سپرده و در نتیجه این اعمال سهل‌انگارانه، کسب و کار او روز به روز کسادتر میشود. میران» به جای سر کار رفتن اقدام به خرید و فروش اجناس قاچاق نموده و چون دشمنانی نیز دارد خیلی زود دستگیر و جریمه میشود.

میران» که قبل از ازدواج با هما» یک مرد بسیار با غیرت به شمار میرفت، از خیانتها و خطاهای آشکار همسر جدیدش به آسانی میگذرد و با ساده‌ترین دلایل قانع میشود؛ از جمله وقتی که هما» را در حال شوخی با پسر همسایه یعنیداریوش»، میبیند یا وقتی عکس این جوان را در وسایل او پیدا میکند. میران» با تمام در برابر همه خواسته‌های این زن کوتاه می‌آید و به او اجازه میدهد با آرایش کامل و بدون حجاب از خانه خارج شود و برایش لباسهای جلف، لوازم آرایش و شراب تهیه میکند. اما با وجود همه بی‌غیرتی‌هایش یک بار از دست هما» که تازه از بیرون برگشته است و دوباره میخواهد بیرون برود عصبانی میشود اما چون زورش به او نمیرسد، آهو» را به باد کتک گرفته و از خانه بیرون میکند و تهدید میکند که هیچکس حق ندارد او رابه خانه راه دهد. میران» تصمیم قطعی دارد که همسر اول خود را طلاق دهد اما چون در همان لحظه مأموران دولتی برای تفتیش منزل و کشف اموال قاچاق از راه میرسند موفق به انجام این کار نشده و به طور کلی پشیمان میشود. چندی بعد هنگامی که هما» را در یک لباس بسیار تنگ و بدون آستین در خیابان میبیند در حالیکه مردم متلک بارانش کرده‌اند سرانجام دیگ غیرتش به جوش آمده  و در خانه به او یک سیلی آهسته میزند که منجر به قهر کردن و رفتن هما» از خانه میشود و تا دو شب بر نمیگردد. میران» نیز برای خریدن آبروی خویش در لحظه عصبانیت به محضر رفته و او را سه طلاقه میکند.

میران» یک دوست صمیمی به نام میرزا نبی» دارد که با او صیغه برادری خوانده است، این مرد بسیار محافظه کار است و دلش میخواهد همیشه از میران» پیشتر باشد اما هرگز این میل او تبدیل به حسادت نمیشود بلکه در کمال آرامش با وی سلوک میکند. این شخص که دارای لقب اشرافی میرزا» میباشد و نوکرانش به او خان» میگویند در مقایسه با میران» یک مرد بسیار ثروتمند است و در محله‌ای اعیانی یا به قول نویسنده در محلة چنانی صاحب یک عمارت است. هما» شب اول را در خانه دوستان مطربش میگذراند و با صلاحدید آنها، شب بعد به خانه میرزا نبی» میرود تا ظاهراً حسادت شوهرش را تحریک کند، اما میرزا نبی» صبح روز بعد، آفتاب نزده او را به خانه میران» آورده و تأکید میکند که هرگز قهر نکند و پیش شوهرش بماند. اما هما» به میران» میگوید که میرزا نبی» به او گفته است که هر چه زودتر طلاقت را بگیر تا خودم عقدت نمایم. میران» به دوست خود شک میکند اما نمیتواند حرف همسرش را کاملاً باور کند زیرا او پیش از این هم مردهای دیگر را جزء عشاق سینه چاک خویش معرفی کرده است؛ از جمله داریوش که سبب اخراج خانواده آنها از خانه میران» شد و الماس» خواستگارِ کلارا» ،دخترِ میران»، که هما» مسبب به هم خوردن ازدواج آنها شد. اما چیزی که باعث میشود میران» به گفته‌های هما» اهمیت دهد، سخنانی است که مه قلی» نوکر میرزانبی» به زبان می‌آورد؛ او به آهو خانم» میگوید: اربابم هما را که دید یادش رفت پی دکتر برود.» یا در جای دیگر چنین میگوید:ننه مشهدی بایرام، میخواهی حرف مرا باور کن میخواهی نکن، خانم از هرسین که آمد چیزیش نبود، این زن را که دید هول کرد.» به هر حال در پایان داستان هما» در حالیکه چمدان پر از پول، طلا و حتی لباسهای میران» را به همراه دارد به همراه دوست پسر خویش به مقصد تهران از شهر فرار میکند و او را دست خالی رها میسازد.

3.4. نشانه‌های دال بر ارتباط این دو اثر

در داستان شوهر آهو خانم نشانه‌های آشکار و غیر آشکاری وجوددارد که بر ارتباط این دو اثر تأکید میکند و نشان میدهد که علیمحمد افغانی برخی از معانی و مفاهیم داستان خویش را از این نمایشنامه به عاریت گرفته است تا نه تنها بر جنبه رمزوارگی و معمایی داستان خویش بیفزاید بلکه خواننده را وادار سازد تا با خواندن این نمایشنامه، پاسخ بسیاری از معماهای بیجواب داستان  شوهر آهو خانم را در آن کتاب بیابد. این نشانه‌ها شامل موارد زیر میباشند:

الف: نشانه‌های صریح و لفظی:  حضور آشکار یک متن در متن دیگر

در صفحه 432 نسخه الکترونیک شوهر آهو خانم، علیمحمد افغانی آشکارا کلمه تارتوف» رادر متن ذکر میکند:

میرزا نبی با اینکه مرد تندروی نبود و حرفهایش فقط حرف بود، از لحاظ میل و هوس دریای عمیقی در دل داشت که عمق حقیقی آن را فقط خود خدا میدانست.مردی که سرش میرفت نمازش نمیرفت. بیش از هرکس سید میران و بعد از آن هاجر، قبل از آنکه بمیرد، میدانستند که او تا چه اندازه برای یکزن ترگل ورگل و بچّه سال دلش لک زده بود. او البتّه از تارُتُوف اِغواگر و ریاکاری که مُولیِر در داستان خود توصیف کرده است فرسنگها بدور بود

 

ب: نشانه های ضمنی:  تضمین (قرض گرفتن) برخی از  نشانه های متنِ 1 و قرار دادن آنها در متنِ 2

  •   صندوق اسناد و هدایا

یک نشانة بسیار مهم در متن رمان  شوهر آهو خانم وجود دارد کهدر متن نمایشنامة مولیر نیز دارای اهمیت کلیدی میباشد ؛ یعنیصندوق اسناد». در نسخه الکترونیک رمان شوهر آهو خانم، 53 بار از واژة صندوق» استفاده شده است. میران» در اولین روزهای آشنایی با هما» برای او مقداری لوازم ضروری میخرد و به او هدیه میدهد از جمله یک صندوق که بعدها تبدیل به صندوق لباس او میشود و هما» همه هدایایی که میران به او میدهد از جمله جواهرات و پارچه اطلسی را که از راه قاچاق تهیه شده است در این صندوق نگهداری میکند. این صندوق، برابر است با صندوقِ هدایایی که اورگان» به تارتوف» داده بود و هر بار چیزی به آن می‌افزود.

در نمایشنامه، اورگان» برای این صندوق اهمیت زیادی قائل نیست اما صندوق دیگر که حاوی اسناد خانه و اموال دوست تبعیدیش میباشد برایش اهمیت فراوانی دارد. صندوق دوم در متن رمان  شوهر آهو خانم، برابر با چمدانی است که میران» سه چیز در آن ریخته است: پول حاصل از فروش خانه و اسباب و اثاثیه‌اش، طلاهایی که حاصل معاملات قرارداد قشون است و لباسهایش.

از آنجایی که میران» هر چه در زندگی به دست آورده است، حاصل کار مشترک او با آهو خانم» بوده است بنابراین اموال درون چمدان حاصل دسترنج شریک و دوست وفادار میران» یعنی آهو خانم» نیز هست که به صورت امانت در دست شوهر میباشد، اما در اثر غفلت و ساده‌انگاری میران» و اعتماد بیش از حدش به هما» همه را از دست میدهد.

  •  دادن پیشنهاد عاشقانه به زنِ دوست خود

در نمایشنامه تارتوف، این پیشنهاد واقعاً از سوی تارتوف» به المیرا» داده میشود و در رمان  شوهر آهو خانم، هما» مدعی است که میرزا نبی» چنین پیشنهادی به او داده است. هر چند صحت این مطلب در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند اما با دقت در متن داستان حقیقت ماجرا به آسانی قابل کشف است.

  • حضور خدمتکاری که به روابط عاشقانه پی می برد

در نمایشنامه تارتوف، دورین»[17] دختر خدمتکاری است که از اربابان خود نه تنها نمیترسد بلکه گاهی آنها را موعظه کرده و راهنمایی نیز می‌نماید. او که رفتاری بامزه دارد، درباره تارتوف» با بصیرت کامل قضاوت کرده و از نگاه ناپاک و دل هرزه او به خوبی آگاه است بنابراین نه تنها به اورگان» هشدار می‌دهد که تارتوف» را اخراج نماید بلکه پسر او را نیز راهنمایی میکند تا در اتاق پنهان شود و به راز دل عاشقانه تارتوف» با المیرا» گوش دهد و دست او رو شود. در رمان شوهر آهو خانم، این نقش بر عهده مه قلی» قرار دارد که شایعة صحبتهای عاشقانة میرزانبی» و هما» را بر سر زبانها می‌اندازد.   

  • کاربرد عبارت همه کس»

اورگان» آنقدر به تارتوف» علاقه دارد که به خاطر او قولی را که به والری» برای ازدواج دخترش با او داده است، میشکند، پسرش را فدای خواسته تارتوف» نموده و از خانه بیرون می‌اَندازد، همسرش را در معرض نگاه او قرار میدهد و اموال خانوادگی را که از پدر و مادرش به او رسیده است، در راه این دوست ریاکار مصرف میسازد؛ تا جایی که خودش نیز چنین میگوید:

He teaches me to have no love for anything on earth; And I could see my brother, children, mother, and wife, all die, and never care--a snap.

او به من می‌آموزد که در دنیا به هیچ چیز زمینی دلبسته نباشم؛ و من میتوانم مرگ برادر، بچه ها، مادر و همسرم را ببینم و خم به ابرو نیاورم.

و در جای دیگر دورین» درباره علاقه اورگان» به تارتوف میگوید:

He calls him brother, loves him a hundred times as much as mother, son, daughter, and wife.

ارباب او را برادر خطاب میکند و هزار بار بیشتر از مادر، پسر، دختر و همسرش، وی را دوست دارد.

میران» نیز به دلیل علاقة بیش از حدی که به هما» دارد به او همه کس» میگوید یعنی هما» برای میران» برابر است با پدر، مادر، همسر، فرزندان و دوستانش. این موضوع در داستان شوهر آهو خانم  از زبان میرزا نبی» به این صورت بیان میشود:

میرزا نبی جلوی پوزخند خود را گرفت و به طور جدی کفت: نتیجه این که تو از همة زندگی و خوب و بد آن بریده و به یک چیز چسبیده‌ای، این زن، که هم پدر و مادر، دوست و برادر، و هم فرزند، هست و نیست تو شده است

 

ج:نشانه های غیر صریح و پنهان شده:  حضور پنهان یک متن در متن دیگر

  • اورگان» مردی است که دو بار ازدواج کرده و فرزندانش از همسر اولش میباشند.
  • میران» نیز یک مرد دوزنه است که همسر اولش را طوری ترک نموده که انگار مرده است, همچنین همه فرزندانش حاصل ازدواج اولش میباشند.
  • همسر دوم اورگان» بسیار زیباست و مانند یک پرنسس از خانه بیرون میرود.
  • همسر دوم میران» نیز بسیار زیباست و مانند یک زن اعیانزاده با دک و پٌز عالی از خانه بیرون میرود.
  • اورگان» مرد ثروتمند و ساده لوح است که به عفاف و ایمان یک مرد بی خانمان اعتقاد پیدا کرده و شدیداً به او علاقه پیدا کرده است به طوریکه میگویند عاشق وی شده است.
  • میران» نیز یک مرد ثروتمند و زودباور است که به عفاف و نجابت یک زن بی خانمان شدیداً اعتقاد پیدا کرده و عاشق و مجنون او شده است.
  • اورگان» حاضر است اموال و خانواده‌اش را فدای این دوست تازه راه رسیده نماید.
  • میران» نیز همه اموال و خانواده اش را فدای این زن تازه از راه رسیده مینماید.
  • اورگان» یک برادر زنِ (برادر قانونیbrother in law=)دلسوز به نام کلینت» دارد که به او میگوید بهتر است با تارتوف» قطع رابطه نماید.
  • میران» نیز یک برادر صیغه خوانده (برادر قانونی) و دلسوز به نام میرزا نبی» دارد که به او میگوید بهتر است با هما» قطع رابطه نماید.
  • اورگان» به جای تارتوفِ» که مردی خیانتکار است ، پسر خود دامیس» را از خانه بیرون میکند.
  • میران» به جای هما» که زنی خیانتکار است، داریوش» را  که مثل پسر خود دوستش داشت، بیرون میکند.

5. تحلیل داده‌ها

بر اساس آنچه که تاکنون ذکر گردید، پاسخ به این سؤال آسان میشود که نقش هر یک از شخصیتهای نمایشنامه تارتوف در داستان شوهر آهو خانم به چه کسی واگذار گردیده است.

  میرزا نبی = کلینت

پیش از هر چیز باید گفت که میرزا نبی» برابر با تارتوف» نیست زیرا نویسنده در متن داستان با صراحت اعلام میدارد که شخصیت میرزا‌نبی» از تارُتُوف اِغواگر و ریاکاری که مُولیِر در داستان خود توصیف کرده است فرسنگها به دور بود؛ همچنین دربارة اظهارات مه قلی» که ارباب خود را به ابراز علاقه به هما» متهم میکند، باید گفت اولاً طبق گفتة میرزا نبی» در آن ساعت مه قلی» اصلاً در خانه حضور نداشته است و بعد از آمدن هما» تازه با یک دست شکسته از راه می‌رسد؛ دوماً سخنان مه قلی» ضد و نقیض هستند. در نتیجه کاملاً واضح است که او دروغ میگوید. مه قلی» بار اول به تأکید میگوید که اربابش در حال رفتن به دنبال دکتر بود که با دیدن هما» فراموش کرد برود، بر اساس این اظهارات، هاجر خانم» حتماً مریض بوده که میرزا نبی» قصد آوردن دکتر را داشته است، اما مه‌قلی» بار دوم میگوید که خانم اصلاً مریض نبوده و با دیدن هما» حالش به هم میخورد. بنابراین مشخص است که گفته‌های او بی اعتبار میباشند.

در نتیجه شخصیت میرزا نبی» که برادر صیغه خوانده میران» است، برابر است با کلینت» که برادر زن اورگان» میباشد، زیرا این دو توسط صیغه عقدی که بین اورگان» و المیرا» جاری شده است از نظر قانونی برادر یکدیگر شده اند. همچنین میرزا نبی» به صورت دلسوزانه و مشاوره دوستانه به میران» اعلام میکند که هما» یک زن نادرست است و بهتر است او را از خود براند؛ مانند کلینت» که به اورگان پیشنهاد میدهد تارتوف» را از خانه براند.

  سید میران = اورگان

شخصیت دست و دلباز  و ساده‌دل اورگان» که شیفته تارتوف» شده است و اموالش را در راه او میبازد، در رمان  شوهر آهو خانم به سید میران» واگذار گشته است که محو رفتار و ظاهر یک زن اغواگر و ریاکار گردید.

   همازندی = تارتوف

هما زندی» به دلایل زیر همان تارتوف» مولیر میباشد:

1- هر دو شخصیت، آواره و خانه به دوش هستند.

2- هر دو فلسفه باف، ریاکار و اغواگر هستند.

3- هر دو به میزبان خود خیانت کرده و به همسر او نظر دارند. هما» به میران» یعنی همسرِ آهو خانم» نظر دارد و تارتوف» به المیرا»، همسرِ اورگان».

4- هر دو اموال صاحبخانه را که در یک چمدان است می‌ند.

5- هر دو سبب بر هم خوردن ازدواج دختر خانواده و اخراج پسر خانواده میشوند.

  مه قلی = دورین

مه قلی» همانند دورین» خدمتکاری است که به خباثت مهمان ارباب خود پی برده و آن را در بین آشنایان جار میزند؛ البته با این تفاوت که دورین» یک دختر راستگو و وظیفه شناس است اما مه قلی» یک شخص مردنما و دو‌جنسیتی است که دروغگو میباشد.

  داریوش = دامیس

داریوش» پسر همسایه و اجاره نشین خانه آهو خانم» است که میران» به او پسرم» میگوید و مثل پسر خود دوستش دارد، اما چون مادرش حاضر نمیشود که هما» را برای وی عقد نماید مورد کینه هما» واقع گشته و هنگامی که هما» در حال شوخی با اوست، میران» به جای بازخواست همسرش، خانواده داریوش» را از خانه خود بیرون میکند. درست مانند دامیس» پسر اورگان» که شاهد شوخی تارتوف» با زن‌پدرش بود و توسط پدر اخراج گردید.

 کلارا = ماریان

شخصیتِ کلارا» دختر ساکت و نجیبِ میران» کاملاً شبیه ماریان» دختر اورگان» است. همانطور که ازدواج ماریان» به خاطر تارتوف» به هم میخورد، ازدواج کلارا» نیز به خاطر حسادت، اغواگری و دروغهای هما» به هم خورده و میران» قولی را که به پدر داماد یعنی گنجی خان» داده بود زیر پا مینهد.

6. نتیجه

نتیجه حاصل از این پژوهش وجود یک رابطه بینامتنیِ حتمی را بین رمان شوهر آهوخانم ونمایشنامة تارتوف به اثبات رسانده و بر اساس شواهد کافی اثبات میکند که هر یک از شخصیتهای نمایش تارتوف منطبق بر کدام شخصیت رمان  شوهر آهو خانم  میباشد. بر اساس پژوهش انجام یافته، مشخص گردید که نمایشنامه تارتوف  کاملاً در تار و پود رمان شوهر آهو خانم تنیده شده و نویسنده با ظرافتی استادانه از عهده انجام این کار برآمده است؛ به طوریکه نه تنها به زیبایی این اثر افزوده گشته، بلکه به یکی از معماهای بی پاسخ ماندة رمان نیز با منطقی‌ترین روشها پاسخ داده است.همچنین خواننده ترغیب میشود که نه تنها به خواندن نمایش تارتوف روی بیاورد بلکه دیگر آثار مولیر را نیز مطالعه نماید تا شاید ردپای آثار دیگر وی را در متن این رمان پیدا نماید.

7. منابع

  1. افغانی، علی‌محمد. (1344). شوهر آهو خانم. چاپ سوم. تهران: نشر امیر کبیر.
  2. افغانی، علی‌محمد. شوهر آهو خانم. نسخه الکترونیک: کتابخانه مجازی رمانسرا. دسترسی‌در:WWW.ROMANSARA.COM    
  3. گلستانه، فاطمه. (1396). شوهر آهو خانم و اقتباس از کتاب وغ وغ ساهاب».  مجله ادبی پژوهشی شوهر آهو خانم.دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم: www.ahookhanom.blogfa.com
  4. گلستانه، فاطمه. (1397). بررسی حضور داستانشنگول و منگول» و شنل قرمزی» در رمان شوهر آهو خانم»».  مجله ادبی پژوهشی شوهر آهو خانم.دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم.
  5. گلستانه، فاطمه. (1397). تجلی رباعیات خیام در رمان شوهر آهو خانم»».  مجله ادبی پژوهشی شوهر آهو خانم. دسترسی در اولین سایت نشانه شناسی شوهر آهو خانم.
  6. محمدنژاد، معصومه.(1393). سیّد میران و شیخ صنعان مریدان راه عشق». نهمین همایش انجمن ترویج زبان و ادب فارسی.
  1. نامور مطلق، بهمن.(1386).ترامتنیت مطالعه روابط یک متن با دیگر متن‌ها».پژوهش‌نامه علوم انسانی. شماره 56.
  2. نامور مطلق، بهمن.(1390). درآمدی بر بینامتنیت. تهران: نشر سخن.
  3. Moliere, Jean Baptiste Poquelin. (2002). Full Text Of Tartuffe, Translated by Curtis Hidden Page. prepared by Dagny, and John Bickers.
  1. نیکوبخت، ناصر، غلامحسین‌زاده، غلامحسین، روشنفکر، کبری و طاحون، حنان محمد موسی. (1392). سیمای زن در رمان شوهر آهو خانم و الثلاثیه». هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان.
  2. هدایت، صادق. آلبوم نقاشی از صادق هدایت. مجله اینترنتی آراس.


*نویسنده مسئول مقاله:                                        Email: golestanehfatemeh130@gmail.com

[1] Intertextuality

[2] نظریه ژرار ژنت به صورت ترامتنیت ژنت شهرت دارد و شامل پنج بخش میباشد که یکی از بخشهای آن بینامتنیت است و بقیه عبارتند از: پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت.

[3] Viktor Shklovsky

[4] Julia Kristeva

[5] Roland. Barthes

[6] Mikhail Bakhtin

[7] Laurent Jenny

[8] Tartuffe

[9] Jean-Baptiste Poquelin

[10] Molière

[11] Orgon

[12] Mariane

[13] Valere

[14] Elmire

[15] Damis

[16] Cleante: brother-in-law of Orgon

[17] Dorine

http://cdn.persiangig.com/preview/RE2p2jtdpx/بــــــــــررسی ابعاد شخصیت تارتوف در رمان شوهر آهو خانم

کتاب «سیل خون در سه قطره خون»

تشخیص علت دیوانگی فریدون در داستان شبهای ورامین

بررسی حضور اسطوره فریدون و ضحاک در �شبهای ورامین�

یک ,آهو ,میران» ,شوهر ,خانم ,رمان ,آهو خانم ,شوهر آهو ,است که ,به او ,رمان شوهر ,سایت نشانه شناسی ,خانه بیرون میرود ,jean baptiste poquelin ,نمایش تارتوف منطبق

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها